پایگاه اطلاع رسانی اخبارمذهبی قاضی جهان

پایگاه اطلاع رسانی اخبارمذهبی قاضی جهان

یارب چه شودطلوع صبح فردا * * * صبح فرج آل محمد باشد
پایگاه اطلاع رسانی اخبارمذهبی قاضی جهان

پایگاه اطلاع رسانی اخبارمذهبی قاضی جهان

یارب چه شودطلوع صبح فردا * * * صبح فرج آل محمد باشد

لااکراه فی الدین!

مردم ایران ما بعضی از آیات را خوب حفظ کرده اند اما...!

یا کامل حفظ نکردن،ادامه آیه رو نمی بینن و یا تا جایی که

به منافعشون آسیبی نزنه میخونن!

یکی از این آیات،آیه ۲۵۶ سوره مبارکه بقره ست...لا اکراه فی الدین...

هیچ اجباری در دین نیست!

جالب اینجاست وقتی میخواهیم از حکم و دستوری الهی تمرد کنیم

این آیه را دستاویز سرپیچی خودمان قرار می دهیم!

وقتی میخواهیم گناه کنیم و صدای اعتراض بقیه رو تو نطفه خفه کنیم

میگیم لا اکراه فی الدین!

اما دوستان لا اکراه فی الدین؛ادامه ای دارد...

قد تبین الرشد من الغی...

یعنی اجباری در دین نیست چرا که مسیر سعادت و شقاوت مشخص شده است...

نکته ای که ذکر آن ضروری ست؛ترجمه صحیح آیه بوده و باید بدانیم منظور

از اجبار،اجبار در پذیرش اصل دین است نه در چارچوب دین!اینکه بگوییم تو

باید مسلمان شوی و این دستوری ست که مجبور به اجرای آن هستی

این مد نظر آیه است؛یعنی باور،زوری نیست.

هر کس مختار است تا دین خود را برگزیند و هیچ اجباری در انتخاب دین نیست؛

اما وقتی اسلام را برگزید دیگر نمی تواند بی توجه بوده

و بر خلاف آن عمل کند؛بایستی به ملزومات اسلام مقید باشد.

جوانی در اتاق تاریک است و شما به او میگویید هوا روشن است

او قبول نمی کند و می گوید لا اکراه فی الدین!

راه آن این نیست که زوری و بدور از منطق او را مجبور به پذیرش سخن

خود کنیم،بلکه باید دست او را گرفت و به داخل حیاط برد تا خود آفتاب را ببیند

و باور کند که روز است...

پس در دینداری مردم هم بایستی باورها را با منطق

و روشنگری احکام نورانی اسلام تقویت نمود...

 

قرآن بخوان وبالابرو...

مصادیق روایت «قرآن بخوان و بالا برو» چه کسانى‏ اند؟


امام صادق علیه السلام مى‏ فرماید: «هر کس در حال جوانى، قرآن بخواند و با ایمان هم باشد ... به او گفته مى‏ شود:بخوان و یک درجه بالا برو».
سپس به قرآن مى‏ گویند: آیا آنچه تو خواستى به او رساندیم و تو را خشنود کردیم؟ مى‏ گوید: آرى».

از دیگر مصادیق روایت مذکور، حافظان
حقیقى قرآن‏ اند.
بدین معنى که اگر رفتار انسان با آیات الهى همخوانى داشته باشد، قرآن و مفاهیم آن با گوشت و خون او آمیختگى مى ‏یابد. چنین انسانى به‏ طور طبیعى هنگام تلاوت قرآن یک نوع تخاطب و هم‏ سخنى را با خداى خویش خواهد یافت.
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرموده است: «در روز قیامت، قرآن به انسان گوید: منم که شب تو را به بیدارى به پایان بردم، روزهاى داغ تو را به تشنگى به سر آوردم و آب دهانت را خشک کردم و اشکت را روان ساختم [اکنون‏] هر کجا بروى، من هم با تو باشم ...
آن گاه به او گفته شود:
بخوان و بالا برو. سپس هر یک آیه که بخواند، یک درجه بالا مى ‏رود»
به عبارت دقیق، قرآن خواندن و بالا رفتن در آخرت، تجسّم عینى حقیقت عمل در این دنیا است و با توجه به اینکه حفظ قرآن مراتبى دارد و مرتبه عالى آن، حفظ و محافظت در همه ابعاد است، میزان ترقى در آن عالم نیز متناسب با مراتب حفظ است.
بنابراین کسى که روح و حقیقت قرآن را حفظ کرده و آن را با جان‏ و دل آمیخته و مورد فهم و عمل قرار داده است، مراتب بسیار بالایى را کسب خواهد کرد. و همچنان که خواندن و عمل کردن به آیات قرآن در دنیا، انسان را از نظر روحى و معنوى بالا مى‏ برد؛ در قیامت نیز این واقعیت در ارتقاى به مقامات والاى بهشت، تجلى مى‏ یابد.