پایگاه اطلاع رسانی اخبارمذهبی قاضی جهان

پایگاه اطلاع رسانی اخبارمذهبی قاضی جهان

یارب چه شودطلوع صبح فردا * * * صبح فرج آل محمد باشد
پایگاه اطلاع رسانی اخبارمذهبی قاضی جهان

پایگاه اطلاع رسانی اخبارمذهبی قاضی جهان

یارب چه شودطلوع صبح فردا * * * صبح فرج آل محمد باشد

اثبات وجودخدا(شرایط مناسب شناخت خدا)

اثبات وجود خدا (شرایط مناسب شناخت خدا )

برای شناخت و درک هر چیزی باید به اسباب و وسایل درخور و متناسب با شناخته شونده دست پیدا کرد .مثلا اجسام را بخاطر اینکه از خود نور منعکس میکنند میتوان دید اما سیاهچاله را نمیتوان دید چون نور در آن فرو میرود و دیگر خارج نمیشود .پس در دیدن و احساس کردن که به قوای انسان بر میگردد تناسبی بین محسوس و شرایط احساس و صاحب احساس باید وجود داشته باشد .

لازم است محسوس از جنس قابل احساس باشد ،صاحب احساس دارای قوه احساس سالم باشد ،قوانین حاکم برای ارتباط محسوس و صاحب احساس پابرجا باشد

اما ادراکاتی فرای احساسات هستند مثلا فردی در حال صحبت کردن است و ما میگوئیم او زنده است .اما زنده بودن که مستلزم وجود روح در بدن است و درک خود روح بصورت مستقیم ممکن نیست (ما اثر زنده بودن را میبینیم نه خود زنده بودن را). ما از روی علائمی پی به شرایط دیگر میبریم و معمولاً این علائم و شرایط برای ما قابل تجربه هستند و به احساس ما نزدیکند لذا زندگی را زندگی مینامیم چون خودمان زنده بودن را تجربه کرده ایم اما از حقیقت زندگی یک سنگ و احساس و ادراک آن بیخریم .این دلیل خوبی برای این است که بدانیم نباید تصور کرد هر چیزی با شرایطی که ما تعیین میکنیم الزاماً باید قابل شناخت و ادراک باشد .از طرف دیگر پی میبریم برای شناخت و درک خدا لازم است ما به شرایط مورد نیاز شناخت خدا نزدیک شویم (نه اینکه خدا را به شرایط شناخت خود نزدیک کنیم)و حداقل این موضوع این است که از شرایط زندگی حقیر دنیا و دلبستگی به مادیات و محسوسات حیوانی کمی فاصله بگیریم و آنها را در چارچوب شرع به کنترل در آوریم تا چشم بصیرت ما قابلیت پیدا بکند تا نظر بر وجه پروردگار بیندازد و او را ببیند و او را درک کند .

طبیعیست فردی که به گناهان خود را آلوده میکند نفس خود را با آلودگیها از شرایط لازم برای ادراک خداوند پاک و منزه دور میسازد . دلیل خلقت انسان عبودیت اوست و عبودیت خدا در نتیجه شناخت اوست و کمال این ارتباط محبت و روبرو شدن بدون حجاب با جلوه جمال اوست که بعد از مرگ مقداری از آن تحقق میباید (بواسطه نجات روح از جسم مادی)و بعد از قیامت بصورت کاملتر محقق میشود .

بنابر این کل موضوع به اینصورت خلاصه میشود اگر مایل به شناخت خدا هستی باید خود را به شرایطی که خداوند فرمان داده مانند اخلاق نیکو آراسته کنی و خود را از بدیها تزکیه کنی چون نهایت صفات کمال مخصوص خداوند است . نهایت هدف خلقت انسان نیز چیزی جز مواجهه با پروردگار عالم نیست .اما کسی که در دنیا پروردگار خود را نشناخت طبیعتاً شناختی در آخرت برای او نیست و در حجاب باقی خواهد ماند چرا که درختی که در قیامت و بعد از مرگ برای کسی بروید باید بذر و نهال و دانه ای در دنیا برای آن موجود بوده باشد .

بنابر این بر انسان واجب است و از هر واجبی واجبتر است که زنگار روی دل خود را پاک کند تا در آینه دل خود جمال پروردگار را ببیند اما اگر این زنگار بود و کم بود به بخشش یا عذاب آتش آن زنگار پاک خواهد شد و اما اگر این زنگار زیاد بود عذاب آتش جاویدان نیز کمکی به پاک شدن این آینه نمیکند.

وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لاَّ یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ یَسْمَعُونَ

بِهَا أُوْلَـئِکَ کَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَـئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ . اعراف-179

برای جهنم بسیاری از جن و انس را بیافریدیم ایشان را دلهایی است ، که بدان نمی فهمند و چشمهایی است که بدان نمی بینند و گوشهایی است که بدان نمی شنوند اینان همانند چارپایانند حتی گمراه تر از آنهایند اینان همان غافلانند.

بخدا پناه میبریم از غفلت و کم بودن شناخت و بی بصیرتی دل

چراذکرخداآرامش نمی بخشد؟

 چرا ذکر خدا آرامش نمی‌ بخشد؟

  در آیات و روایات به طور گسترده بر این نکته تاکید شده است که: ذکر و یاد خدا باعث

 آرامش قلب‌ها و نشاط روحی شده و مهم‌ترین و مؤثرترین داروی شفابخش بر

علیه عفونت‌های روحی و روانی است.

 بسیاری از ما نماز به پا می‌داریم.

 تسبیحات و اذکار و ادعیه را مرتب بر زبان جاری می‌سازیم امّا آرامش

و اطمینان قلبی حاصل نمی‌شود. چرا؟

برای پاسخ به این سؤال مطالب ذیل را با هم مرور می‌کنیم:

1- ذکر خدا حتی اگر در زبان جاری می‌شود و در قلب وارد نشود، بدون اثر مطلوب نخواهد بود. زبان با ذکر از زیاده گویی باز می‌ایستد و کم کم بر سایر اعضای وجود انسان مؤثر واقع می‌شود بنابر این ذکر زبانی را نباید دست کم گرفت.

2- ذکر، ضد غفلت است، خروج از اشتغالات روزمره است، خود و دنیا را مستقل ندانستن و همه خوبی‌ها و زیبایی‌ها را از او (خدا) داشتن، خدا را در همه جا حاضر و ناظر دانستن، محتوا و جهت و محصول ذکر است.

3- ذکر نباید در زبان محدود شود. این آسان‌ترین و کم هزینه‌ترین ذکر است. ذکر سایر اعضای بدن یعنی از چشم و گوش و زبان و دست و پا و ... در جهت و مسیر حکمت و فلسفه خلقت آن‌ها بهره بردن. چگونه است که در حضور کودکی 10 ساله حیا می‌کنیم و گناه نمی‌کنیم، امّا در محضر خدا که خالق همه انسان‌هاست (خدای ناخواسته) بی حیایی می‌کنیم و دروغ می‌گوییم و زبان را ضایع می‌کنیم.

کفران نعمت یعنی استفاده نادرست از نعمت‌ها. کفران نعمت عذاب شدید اضطراب و استرس و دلهره و غم و اندوه مبهمی است که اغلب دامنگیر انسانی می‌شود که از نعمت‌های خدادادی در جهت مطلوب و مشروع بهره نمی‌گیرند. ذکر واقعی احترام و اکرام والدین، خدمت به خویشان و صله رحم، تربیت صحیح فرزندان، کنترل خشم و عصبانیت و پرهیز از تجسس در زندگی دیگران، تابع غرایز نبودن، بخشش و عفو، خوشرویی و مدارا را به دنبال دارد.

ذکر نباید وسیله و مقدمه غرور و تکبر در حوزه دینداری شود. کم نیستند کسانی که ذکر و دعا و عبادات فردی را بزرگ شمرده و در دام پردانه ی شیطان نفس گرفتار شده و در گرداب غفلت فرو می‌غلتند

با این همه وقت برای ذکر و راز و نیاز و مسجد و محراب و زیارت و دعا و تلاوت قرآن که از ساده‌ترین نوع عبادات محصور می‌شوند چقدر حاضریم برای دیگران در رفع مشکلات دوستان و خویشان و شهروندان دقت و پول و هزینه اختصاص دهیم؟ خشم خود را کنترل کنیم. محبت بیشتر، ذکر زبانی و عبادات مناسکی (حج، نماز و روزه و ...) برای به رنگ خدا نزدیک شدن و به صفات الهی خود را متعهد دانستن است. همه صفات خدایی را که در نماز و ادعیه و اذکار به زبان جاری می‌سازیم (صبور، حلیم، قادر، هادی، مهربان، بخشنده، ...) باید در خود ایجاد و تقویت کنیم.

سال‌ها نماز بخوانیم و بارها به مکه و مدینه و کربلا و مشهد مشرف شویم. امّا از اختصاص کم‌ترین وقت و هزینه و حوصله و خدمت برای مردم (بدون مزد و توقع دنیایی) دریغ کنیم؛ به ذکر واقعی نرسیده‌ایم. از صفات خدایی و خداگونه شدن دور شده‌ایم.

4- ذکر نباید وسیله و مقدمه غرور و تکبر در حوزه دینداری شود. کم نیستند کسانی که ذکر و دعا و عبادات فردی را بزرگ شمرده و در دام شیطان نفس گرفتار شده و در گرداب غفلت فرو می‌غلتند.

رذایل و فضایل در یکجا جمع نمی‌شوند. تا بت های ذهنی و قلبی و فکری را از ذهن و زندگی خود فرو نریزیم و تا دیو غرور و خودپسندی و خود را بر دیگران ترجیح دادن را از خانه دل بیرون نیندازیم فرشته با خدا بودن و هم نشینی با خوبان نصیبمان نخواهد شد. دیو چو بیرون رود فرشته در آید.

ذاکران و دینداران واقعی با عنیّت و تأکید عملی بر این آموزه‌ها به آرامش می‌رسند. آرامش و نشاط روحی که از موهبت‌ها و نعمت‌های بسیار زیبا و ارزشمند الهی است با زشتی‌های اخلا قی یکجا جمع نمی‌شوند.

5- بخشندگی و مهربانی و صبوری و خدمت به اهل خانه و اجتماع و همه این‌ها با خلوص نیت و صداقت قطعاً و یقیناً موجب آرامش و شادابی روحی و روانی خواهد شد.

عمل جسم است و نیت روح – جسم بدون روح جنازه‌ای بیش نیست و باید دفن شود. چرا که تعفن آن موجب بیماری و خسارت فراوان خواهد شد. ذکر زبانی و عملی یعنی عبادت راستین، و عبادت راستین یعنی تحقق این دعای قرآنی «رَبِّ اَدخلنی مُدخَل الصدق و اخرجنی مُخرج الصدق» – آغاز و حین و پایان هر رفتار و گفتاری می‌بایست با یاد خدا و برای خدا باشد. عمل کم با نیت خدایی زیاد و عمل زیاد با نیت غیر خدایی کم و بلکه مضّر خواهد بود.

 نوشیدن یک لیوان آب به سه نفر پیشنهاد شد. هر سه نفر از نوشیدن خودداری کردند. عمل یکی بود، امّا نیت هر سه متفاوت بلکه متضاد بود. اولی گفت: نمی‌خورم چون از کسی که آب به دستم می‌دهد متنفرم (قهر و کینه) دومی گفت: نمی‌خورم چون تشنه نیستم (خنثی) سومی گفت: نمی‌خورم چرا که نفر بعدی از من تشنه‌تر است (از خود گذشتگی) عمل یکسان بود اما با سه رویکرد و سه نیت کاملاً متفاوت. هر نیتی متناسب با درجه و مرتبه‌اش، انسان را به همان مقام می‌رساند.

پس در گفتار و رفتار نیت نباید غیر خدایی باشد تا ذکر (یاد خدا) و عبادت محسوب شده و موجب آرامش شود. اینجاست که قرآن کریم می‌فرماید: «الا به ذکر الله تطمئنَّ القلوب» یاد خدا آرامش قلب‌هاست.

عمل جسم است و نیت روح – جسم بدون روح جنازه‌ای بیش نیست و باید دفن شود. چرا که تعفن آن موجب بیماری و خسارت فراوان خواهد شد. ذکر زبانی و عملی یعنی عبادت راستین، و عبادت راستین یعنی تحقق این دعای قرآنی «رَبِّ اَدخلنی مُدخَل الصدق و اخرجنی مُخرج الصدق» – آغاز و حین و پایان هر رفتار و گفتاری می‌بایست با یاد خدا و برای خدا باشد

6- مثبت اندیشی و تکیه و تأکید و توجه و تمرکز بر خوبی‌ها و جنبه‌های مثبت زندگی موجب آرامش و شادابی مؤمن خواهد شد. انسان متدین اهل ذکر و راز و نیاز همیشه و همه جا به جهت شاکر بودن همچون پروانه، گل‌ها را می‌بیند و می‌پسندد و همنشین خود می‌سازد. لذا (کمال همنشین در او اثر می‌کند) و به رنگ گل‌ها در می‌آید زیبا پسند زیبا می‌شود. زیبا می‌بیند و زیبا زندگی می‌کند. بنابر این با یاد خدا به یاد زیبایی و خوبی باشیم تا ذهن و زبان و زندگی‌مان زیبا و آرامش بخش شوند.

7- امروزه افسردگی، اضطراب، وسواس، استرس از جمله بیماری‌های مدرن در جهان می‌باشند که موجب افزایش روز افزون مرگ و میر و بیماری‌های جسمی گاهی لاعلاج شده‌اند. و ریشه اصلی بسیاری از این بیماری‌ها حرص و ولع و در جمع آوری ثروت، دلبستگی و وابستگی به نام و مقام و اعتبارات اجتماعی، بدون تکیه و توکل به خداست. ذکر و یاد خدا اگر توأم با قناعت و ساده زیستی و زهد باشد. توصیه‌های آرامش و پویایی و پایایی را فراهم می‌سازد و گرنه لقلقه زبان خواهد بود.

8- دانش باعث آرامش می‌شود، و انسان مؤمن و قرآنی و اهل ذکر و نماز نمی‌تواند به علم و دانش بی توجه باشد. آموختن مهارت‌های زندگی، روش‌های تربیت صحیح فرزندان، آموختن نحوه ارتباط با دیگران، تکنیک‌های کنترل استرس و مدیریت و مهار مشکلات سازندگی، باعث خروج از بلاتکلیفی و جهل و خرافات که از اصلی‌ترین عوامل ناآرامی و ناخرسندی در زندگی به شمار می‌آیند خواهد شد.

پس اهل نیایش با دانش به آرامش می‌رسند. دو بال پرواز برفراز مشکلات زندگی دانش است و نیایش.

زیباترین هادرباره خدا

بهترین دوست، خداست، او آن قدر خوب است که اگر یک گل به او تقدیم کنید

دسته گلی تقدیم تان می کند و خوب تر از آن است که اگر دسته گلی

به آب دادیم، دسته گل هایش را پس بگیرد.

- خداوند، گوش ها و چشم ها را در سر قرار داده است تا تنها سخنان و صحنه های

بالا و والا را جست و جو کنیم.

- خود را ارزان نفروشیم، در فروشگاه بزرگ هستی روی قلب انسان نوشته اند:

قیمت=خدا!

- این همه خود را تحقیر نکنید، خداوند پس از ساختن شما به خود تبریک گفت.

- وقتی احساس غربت می کنید یادتان باشد که خدا همین نزدیکی است.

- یادمان باشد که خدا هیچ وقت ما را از یاد نبرده است.

- کسی که با خدا حرف نمی زند، صحبت کردن نمی داند.

- آنکه خدا را باور نکرده است، خود را انکار کرده است.

- کسی که با خدا قهر است، هرگز با خودش آشنی نمی کند.

- خدا بی گناه است در پروندۀ نگاه تان تجدید نظر کنید.

- ما خلیفه ی خداییم، مثل خدا باشیم، قابل دسترس در همه جا و همه گاه.

- آنکه خدا را از زندگیش سانسور کند همیشه دچار خود سانسوری خواهد بود.

- خدا از آن کس که روزهایش بیهوده می گذرد، نمی گذرد.

- بیهوده گفته اند تنها «صداست» که می ماند، تنها «خداست» که می ماند.

- روزی که خدا همه چیز را قسمت کرد، خود را به خوبان بخشید.

- برای اثبات کوری کافیست که انسان چشم های نگران خدا را نبیند.

- شکسته های دلت را به بازار خدا ببر، خدا، خود بهای شکسته دلان است.

- به چشم های خود دروغ نگوییم، خدا دیدنی است.

- چشم هایی که خدا را نبینند، دو گودال مخوفند که بر صورت انسان دهن باز کرده اند

- امروز از دیروز به مرگ نزدیک تریم به خدا چطور؟

-اگر از خدا بپرسید کیستی؟ در جواب «ما» را معرفی خواهد کرد!

ما بهترین معرف خداییم، آیا اگر از ما بپرسند کیستی؟ خدا را معرفی خواهیم کرد؟

- وقتی خدا هست هیچ دلیلی برای ناامیدی نیست.

- آسمان، چشم آبی خداست، نگران همیشه ی من و تو.

- خداوند سند آسمان را به نام کسانی که در زمین خانه ندارند امضا کرده است.

- خدایا پستی دنیا و ناپایداری روزگار را همیشه در نظرم جلوه گرساز

تا فریب زرق و برق عالم خاکی مرا از یاد تو دور نکند.